22.10.06

تاريخچه عکاسي : سالها قبل از اينکه عکاسي اختراع شود اساس کار دوربين عکاسي وجود داشت. يک دانشمند مسلمان به نام ابن هيثم در قرن پنجم هجري / يازدم ميلادي وسيله اي را به نام جعبه تاريک در مشاهده کسوف استفاده کرده بود.اتاقک تاريک، عبارت بود از جعبه يا اتاقکي که فقط بر روي يکي از سطوح آن روزنه اي ريز، وجود داشت. عبور نور از اين روزنه باعث ميشد که تصويري نسبتا واضح اما به صورت وارونه در سطح مقابل آن تشکيل شود. اين وسيله، طي جنگهاي صليبي به اروپا راه يافت. لئوناردو داوينچي نقاش و نابغه قرن شانزدهم، در يادداشتهاي خود خواص اتاقک تاريک را شرح داده است. هم چنين وي آن را کامرا آبسکورا (Camera Obscura) و روزنه ريز آن را نيز پين هول (Pine Hole) ناميد.اين وسيله به شدت مورد توجه نقاشان قرار گرفت و تمامي نقاشان بخصوص نقاشان ايتاليايي قرن شانزدهم از آن براي طراحي دقيق منظره ها و ملاحضه دورنمايي صحيح استفاده مي کردند، به اين ترتيب که کاغذي را بر روي سطح مقابل روزنه قرار مي دادند و تصوير شکل گرفته را ترسيم مي کردند.اين تصاوير بسيار واقعي و از پرسپکتيو صحيحي برخوردار بود.
در حدود سال ۱۵۰۵ ميلادي نيز ژرم کاردان (Jerome Cardan) رياضي دان ايتاليايي يک عدسي محدب بر روزنه اتاقک تاريک نصب کرد، اين کار باعث شد تا تصوير وضوح بيشتري پيدا کند.
اما سياه شدن املاح نقره در اثر تابش نور به وسيله شيميدان آلماني ، شولتز(Schulze) وبه طور اتفاقي کشف شد. ماجرا از اين قرار بود که روزي وقتي شولتز وارد آزمايشگاه شد، متوجه شد برگ درختي بر روي کاغذي که به نيترات نقره و آهک آغشته بود افتاده، بعد از اينکه برگ را از روي کاغذ برداشت متوجه شد که قسمتي که برگ روي آن بوده مثل ساير بخش هاي کاغذ سياه نشده است.اين پديده باعث آغاز فعاليتهاي جديدي براي شناسايي مواد حساس به نور شد.
و اينکه در سال ۱۸۱۹ سرجان هرشل(Sir John Fedric William Herschel) انگليسي محلول ثبوت را کشف کرد. ماده اي که هرشل به عنوان ماده ثابت کننده تصوير معرفي کرد هيپوسولفيت دوسود نام داشت. کار مهم ديگري که هرشل انجام داد به کاربردن الفاظ منفي (Negative) و مثبت (Positive) درمورد تصاوير بود.
تا اينکه سرانجام بين سالهاي ۱۸۲۲ و ۱۸۲۶ يک مخترع فرانسوي به نام نيسفور ني يپس (Joseph Nicephore Niepce) توانست اولين عکس دنيا را ثبت کند.
وي اين عکس را در املاک شخصي خود واقغ در دهکده اي به نام سن لودووارن در چند کيلومتري شالن سورسن تهيه کرد.ني يپس در واقع براي اولين بار مواد حساس را در اتاقک تاريک به کار برد. عکسي که وي تهيه کرد حدود ۸ ساعت بوسيله خورشيد نور ديده بود. وي اين روش را هليوگرافي (Heliography) يا ترسيم بوسيله خورشيد ناميد.
ني يپس در سال ۱۸۲۹ با يک فرانسوي ديگر به نام لويي ژاک مانده داگر (Louis Jacques Mande Daguerre) آشنا شد. اگر نقاش مرفه و صاحب گالري در پاريس بود و ضمنا تجربه هاي با ارزشي نيز در زمينه عدسيها و جعبه تاريک داشت.پس از مرگ ني ئپس ، داگر کار وي را ادامه داد و او پس از چند سال روشي را ابداع کرد که آن را (داگرئوتيپ) ناميد.
داگر و ني پپس:
سالها بعد کلمه فتوگرافي که بوسيله سرجان هرشل و از ترکيب دو کلمه يوناني فتوس (Photo) به معني نور و گرافوس (graphein) به معناي رسم کردن ابداع شده بود جاي آن را گرفت.
در آن زمان عکاسي براي مردم سحر و جادو تلقي مي شد تا جايي که تصاوير به دست آمده را آينه حافظه دار ناميده بودند.
در سال 1838 شيميدان انگليسي به نام ويليام هنري فوکس تالبوت (William Henry Fox Talbot) با تهيه تصوير نگاتيو در ابعاد کوچکتر ، بزرگسازي تصوير و به دست آوردن تصوير پوزتيو يا مثبت دو مرحله اصلي را در ظهور عکس تکميل کرد.
قبل از اين عکاسان مجبور بودند سطح حساس را به اندازه شي مورد نظر بسازند. ( فرض کنيد اگر قرار بود از يک فيل عکس بگيرند چه دوربيني با چه اندازه اي مي خواستند!!)
در آن زمان براي گرفتن عکس مدت و هزينه زيادي صرف ميشد .لابراتوارها سيار بودند و حمل و نقل شيشه ها (که عکس ها روي آنها ظهور ميشد) بسيار سخت بود.از طرفي سوزه بايد در طول زمان گرفته شدن عکس بدون حرکت ميماند! که براي سوژه هاي جاندار مثل انسان از آپولو (وسيله اي براي شکنجه انسان) استفاده ميکردند. با اختراع امولسيون تر يا کلوديون اين زمان به ۲-۳ ثانيه تقليل يافت. بعدها با اختراع امولسيون ژلاتين دار يا امولسيون خشک توسط ريچارد مادوکس (Richard Maddox) اين زمان به ۱/۲۵ ثانيه کاهش پيدا کرد.
و اما اشخاص زيادي براي ارتقاء عکاسي تلاش کردند که يکي از معروفترين اين افراد جرج ايستمن (George Eastman) بود که تلاش کرد تا عکاسي را در اختيار همگان قرار دهد وي هم چنين بنيانگذار موسسه کداک است.

منبع با کمي تغييرات: persianforum.net