5.1.05

در زندگی

کيارشم
زندگی سر شار از شور است،پاره ای از آن باش
زندگی آميخته به تلاش است ، با آن آغاز کن
زندگی با اندوه همراه است ، درد از آن بزدای
زندگی با شادی همراه است ،احساسش کن ،در يابش و تقسيم اش کن
زندگی بسته به آرمانهايی است، بکوش تا به والاترينشان برسی
زندگی مقصدی را می جويد ،کاشف آن باش
کيارش جان ، آموختن آسان نيست ... خستگی هر آن در کمين است
آزرده می شوی، احساس شکست می کنی،شک می کنی که رها کنی و بگذری
می خواهی بر کناری روی ووانمودکنی که اتفاقی نيفتاده
اما نه ... تو بازنده نيستی که،يک مبارزی
پيش از آنکه برنده باشيم بايدبازنده باشيم
بايدگاه بگرييم تاروزی بتوانيم بخنديم.
بايد آزرده شويم تاروزی توانمند باشيم
اگر پيوسته بکوشی و ايمان داشته باشی ،در پايان پيروزی از آن تو خواهد بود
خدايا مرادربی کسی پِيوسته کس باش
خدايا بده دستی که دستی بگيرم ز خجلت پيش محتاجان نميرم
خدايا از من روی نگردان، که من هرگز چشم هز تو بر نمی دارم
اگر از تو چشم بردارم ،به چه کس روی آورم؟